پایان ماه نوزدهم و آغاز بیست ماهگی و چهارشنبه سوری ما؛
آرمانک من؛ امروز که نزدیک های تحویل سال هم است شما هم وارد بیست ماهگی شدی. ماه نوزدهم را در وبت ننوشتم و خواستم موقع تمام شدنش بنویسم. امروز همون طور که گفتم 19 ماهگی رو به پایان رسوندی و وارد ماه بیستم شدی. الهی فدات بشم که کم کم داری به دو سالگی نزدیک میشی. در چند هفته ی اخیر یک روز به خونه ی امیر علی اینا رفتیم و اونجا کلی با امیر علی بازی کردی که عکساشو برات میزارم. چند روز بعدم وقتی داشتیم میرفتیم خونه ی خاله مهشیدشون در فروشگاه زیتون که نزدیک خونه ی اوناست به شهر بازیش رفتی و کلی توی استخر توپ کیف کردی و نمیخواستی بیای بیرون. جدیدا هم یاد گرفتی هر چی رو که باز کردنیه میاری میدی به من و میگی با، با، یعنی باز کن فدات بشم من. تازگی ها...
نویسنده :
رومینا
18:18